جمله ای عجیب
تکراری نمی شود
حتی اگر لحظه ای هزار بار به زبان بیاید
دو کلمه
هر بار معنایی جدید
عجیب است این: دوستت دارم
تکراری نمی شود
حتی اگر لحظه ای هزار بار به زبان بیاید
دو کلمه
هر بار معنایی جدید
عجیب است این: دوستت دارم
وقتی دلم میگیرد
با این ها ارام نمیشود
بد جانوری است وقتی میگیرد
*اینجور که پیداست لایق زیارت امام مهربونیا نیستم این تابستان
*دلم عجیب گرفته بود صبح یکشنبه ای
اگر دست و پای دلت نلرزد، انسانیت معنا ندارد
پسوند "محض" وجود ندارد
مثلا شادی محض یا غم محض
بهار و پاییز مستی شان را مدیون تابستان و زمستانند
و اسفند و شهریور، نوید امدن این مستی را فریاد می زنند
این است زندگی طبیعت
*عااااااااااااشق پاییز و بهار هستم چون شروع دوباره اند
*دوستان عزیزم ممنون بابت تبریک
بزرگترین ارزویم داشتن یک چاقو بود
چاقویی که تیزیش، ببرد گلویم را
و این بغض لعنتی را بکشد بیرون
باید طعم همه چیز را بچشیم
از تلخی و شیرینی خاطرات گرفته
تا دل شوره های بیخود
و قندی که کم کم اب می شود
در دلی که تشنه ی دریاست