صدام لعنتی .................

مزه...

باید طعم همه چیز را بچشیم

از تلخی و شیرینی خاطرات گرفته

تا دل شوره های بیخود

و قندی که کم کم اب می شود 

در دلی که تشنه ی دریاست


دختر که باشی................................................................................

تلخ

زهر مار

بوی نای خاطرات است

طعم تلخش زیر دندان گیر میکند

زهرمار است صحنه های تکراری


بعضی وقتا خاطرات خوش هم اگه تکرار بشن تلخن....


...

انگار روزه ی سکوتت با هیچ اذانی باز نمی شود

منتظر اذان نابی؟!

خوب گوش کن

ناب تر از لرزش دلم اذانی نیست

افطار نکنی، میمیری

مظلوم

ثقیفه

فدک

علی

کوچه

طناب

در

دیوار

چاه

.

.

.

محراب


تجربه ی اینکه توی شبای قدر با ارامش بگی خدا تو که باشی همه چیز هست قشنگترین شبای قدر عمرم رو رقم زد... و دیگر هیچ...

گذر

اینجا جای گذر است

باید بگذاری و بروی

رفتن همیشه در کار است

رفتن از اغوش کودکی

رفتن به مدرسه

رفتن به شهر بازی

رفتن از خانه ی پدری

رفتن به نا کجااباد

رفتن...............


تو این شب و روزا، التماس دعا...